معنی شهریار بحرانی

حل جدول

شهریار بحرانی

کارگردان فیلم ملک سلیمان


فیلم پرهزینه شهریار بحرانی

ملک سلیمان


فیلمی از شهریار بحرانی

ملک سلیمان

ملک سلیمان، مریم مقدس، دنیای وارونه، حمله به اچ 3، گذرگاه، پرچمدار، آب را گل نکنید

دنیای وارونه

لغت نامه دهخدا

بحرانی

بحرانی. [ب َ] (اِخ) محمد بحرانی فرزند معتمر محدث بود. (منتهی الارب).

بحرانی. [ب َ] (اِخ) عباس بحرانی بن یزید. محدث بود. (از منتهی الارب).

بحرانی. [ب َ] (اِخ) احمدبن محمد محدث بود. رجوع به اعلام زرکلی ج 1 شود.

بحرانی. [ب َ] (اِخ) یوسف بن احمد از فقهای امامیه بود. او راست: کشکول البحرانی. لؤلوءه البحرین. (از معجم المطبوعات).

بحرانی. [ب َ] (اِخ) شیخ هاشم بن سلیمان، او راست: مدینهالمفاخر فی فضائل الامام علی بن ابی طالب و کراماته. (از معجم المطبوعات).

بحرانی. [ب َ] (ص نسبی) منسوب به بحر که قعر رحم باشد. خون زهدان. خون سرخ خالص. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء):
باش درین خانه ٔ زندانیان
روزن و در بسته چو بحرانیان.
نظامی.
- دم بحرانی، خونی سخت سرخ و غلیظ و بسیار، منسوب به بحر و آن قعر رحم باشد و آن پیش از یاء نسبت برای مبالغه است. (یادداشت مؤلف).

بحرانی. [ب َ] (ص نسبی) منسوب به بحران. (ناظم الاطباء). منسوب به بحرین. (از المنجد). انتساب به بحر. (از انساب سمعانی). || آنچه منسوب باشد به شهر بحرین. (آنندراج). || (اِخ) شیخ احمد و شیخ جعفر و شیخ حسین و شیخ سلیمان و شیخ عبدالعلی و سید ماجد و شیخ محمد از رجال فقه و علمای اسلامی. و رجوع به ریحانه الادب زیر همین نامها شود.

واژه پیشنهادی

فیلمی از شهریار بحرانی

من و زیبا

دنیای وارونه


از فیلمهای شهریار بحرانی

دنیای وارونه

معادل ابجد

شهریار بحرانی

987

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری